متن آهنگ سرخی سیب پارسا خائف
بوی مسیحای بهار رسیده بر جان جهان
خستگی دشت و دمن گرفته اینک ضربان
مژده به گل ده بگو که بهار آمده است
دوباره خورشید ز شام سیه سر زده است
شانه به گیسوی زمین زده دستان خدا
فصل شروع عاشقی سوی خود خوانده مرا
رفته ز تن خستگی و رفته غم از دل من
وا شده رو به دلخوشی همه ی پنجره ها باز
بوی مسیحای بهار رسیده بر جان جهان
خستگی دشت و دمن گرفته اینک ضربان
مژده به گل ده بگو که بهار آمده است
دوباره خورشید ز شام سیه سر زده است
غنچه به رقص آمده است از نغمه ی مرغ سحر
مژده به باغ آمده از یار رسیده خبر
غنچه به رقص آمده است از نغمه ی مرغ سحر
مژده به باغ آمده از یار رسیده خبر
نور در آیینه ها خلوت شب را شکست
شیشه ی عمر غم مانده به دنیا شکست
دل من سرخی سیب است من خودم سبزه ی عیدم
مثل آغاز بهارم
شعر لبریز امیدم پاک و آرام و لطیفم مثل باران بهارم
مثل این ماهی قرمز در دلم غصه ندارم
شانه به گیسوی زمین زده دستان خدا
فصل شروع عاشقی سوی خود خوانده مرا
رفته ز تن خستگی و رفته غم از دل من
وا شده رو به دلخوشی همه ی پنجره ها باز
بوی مسیحای بهار رسیده بر جان جهان
خستگی دشت و دمن گرفته اینک ضربان
مژده به گل ده بگو که بهار آمده است
دوباره خورشید ز شام سیه سر زده است
♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫